چکیده
ازدواج سنگ بنای تشکیل خانواده ، و پیوندی است که مرد و زن را شریک همیشگی زندگی یکدیگر میسازد. سنت دیرینهای است که در آن زن و مرد، زندگی مشترکی را آغاز میکنند تا مُصاحب یار و غم خوار هم گردند؛ به یکدیگر عشق بورزند. و در کنار هم به تنهایی خویش پایان دهند. اگر کسی به مقرّرات این زندگی زیبا و اهمیت آن آگاهی نداشته باشد، شایستهی ازدواج نیست. ما در این مقاله به یک سلسله مسائل اصولی و وظایف مشترک بین زن و شوهر، از قبیل، فرو نرفتن در آرزوهای رویائی، عاقبتاندیشی، عدم نگاه قانونمدارانه به زندگی و... پرداختهایم که در زندگی مشترک و موفقیت آن نقش حیاتی دارد.
کلیدواژگان: ازدواج، موفقیت، همسر، زن و مرد، وظایف مشترک، زندگی.
مقدمه:
بی تردید هدف از ازدواج و تشکیل زندگی مشترک، رسیدن به کمال است و زن و مرد باید در تمام لحظه های زندگی خود به سوی کمال گام بردارند. چنین هدفی اقتضا میکند که زوجین مکمل یکدیگر باشند. و در این جهت رعایت اصول و حقوق مشترک بین زن و شوهر از مسائل ضروری زناشوئی به شمار میآید که بهره گیری صحیح و بکارگیری آن در زندگی، سعادت و خوشبختی زن و شوهر را به همراه دارد. پناهگاه یک زن یا مرد همسر اوست و آن دو میتوانند در پناه هم با رعایت حقوق شرعی و اخلاقی که نسبت به هم دارند از زندگی لذت ببرند اما وقتی هیچ کدام پای بند به این حقوق نباشد، تلخی ناگواری سراسر زندگیشان را فرا میگیرد و به سردرگمی و حیران بودن دچار میگردند که درمان آن به راحتی میسر نخواهد بود.
وظایف مشترک زن و مرد
1.اُنس با قرآن
شیرینی زندگی با قرآن، زیبا و دلنشین، همراه با آرامش است. قرآن، رانمای انسانهاست و تمامی برنامه های زندگی بشر در آن بیان شده است و با ورود قرآن به زندگی زوجین و اُنس گرفتن با آن تمامی مشکلات زندگی برطرف خواهد شد. قرآن، به زندگی آرامش میبخشد و برای سعادت و خوشبختی انسانها برنامهی جامع دارد. به طوری که علی(علیه السلام) میفرماید: «آگاه باشید! همانا این قرآن پند دهنده ای است که نمیفریبد؛ و هدایت کننده ای است که گمراه نمیسازد؛ و سخنگویی است که هرگز دروغ نمیگوید؛ کسی با قرآن همنشین نشد مگر آن که بر او افزود یا از او کاست، در هدایت او افزود و از کوردلی و گمراهیاش کاست. پس درمان خود را از قرآن بخواهید، و در سختیها از قرآن یاری بطلبید که در قرآن درمان بزرگترین بیماریها یعنی، کفر و نفاق و سرکشی و گمراهی است، پس به وسیله قرآن خواسته های خود را از خدا بخواهید، و با دوستی قرآن به خدا روی آورید، و به وسیله قرآن از خلق چیزی نخواهید، زیرا وسیله ای برای تقرّب بندگان به خدا، بهتر از قرآن وجود ندارد. آگاه باشید، که شفاعت قرآن پذیرفته، و سخنش تصدیق میگردد، آن کسی که در قیامت، قرآن شفاعتش کند، بخشوده میشود، و آن کسی که قرآن از او شکایت کند محکوم است،... همانا خداوند سبحان کسی را به چیزی چون قرآن پند نداده است، که قرآن ریسمان استوار خدا، و وسیلهای ایمن بخش است. قرآن بهار دل، و چشمه های دانش است، برای قلب جلایی جز قرآن نتوان یافت، به خصوص در جامعه ای که بیداردلان در گذشته و غافلان و تغافل کنندگان حضور دارند»(1) و نیز فرمود: «همانا قرآن دارای ظاهری زیبا و باطنی ژرف و ناپیداست، مطالب شگفت آور آن تمام نمیشود، و اسرار نهفته آن پایان نمیپذیرد و تاریکیها بدون قرآن برطرف نخواهد شد.» (2)همسران عزیز! دستورهای جان بخش قرآن کریم، همه زوایای زندگی شما را در برگرفته و آن چه را که در مسیر تکاملی خویش بدان نیازمند هستید، در اختیار شما میگذارد. با تمسک به کتاب خدا و بهره مندی از آن، که راهنمای تمامی بشر است، میتوانید زندگی شیرینی داشته باشید و با انس به آن، راه سعادت و تکامل را طی کنید.
2.صداقت و یکرنگی
در زندگی زناشویی باید تلاش شود که از بروز هرگونه کدورت ـ هرچند ناچیز جلوگیری شود. هر اندازه میان همسران تفاهم و یکرنگی حاکم باشد، روح آنان به هم نزدیکتر خواهد شد تا آنجا که یک روح در دو بدن باشند. آنجا که دیگر دویی در کار نباشد. دعوا و مخاصمه ای وجود نخواهد داشت. از عوامل نزدیک شدن روح زن و شوهر، وجود صداقت و یکرنگی، خود را با همسر یکی دانستن، تو و من در کار نبودن، با هم بیپرده سخن گفتن، چیزی از زندگی را پنهان نکردن، اعتماد داشتن و از میان برداشتن مرزها و مرزبندیها است.
اگر خانم خانه با صداقت تمام، وجود خود را در اختیار شوهر بگذارد و او را سرور و مالک خود بداند و نگوید: مهر من، جهیزیهی من، پول من، حقوق من، مادر من، فامیلهای من، و... شوهر نیز در برابر خانم خود احساس یگانگی کند و به همسر خود شخصیت دهد، او را امین خانه بداند، چیزی را از او کتمان نکند، هر چه هست (البته آنچه زیان نداشته باشد) با همسرش در میان بگذارد، به او اعتماد کند، او را در جریان کارها و رفت و آمد خود قرار دهد، در این صورت زندگی شیرین میشود.
اگر زن از شوهر پرسید: کجا بودی؟ چرا دیر آمدی؟ با تندی نگوید: به تو مربوط نیست؛ زیرا این برخورد، قلب او را میرنجاند و او احساس بیاعتمادی و بی شخصیتی میکند و بدیهی است که در رفتار و اعمال او نیز اثری منفی خواهد داشت و زندگی را به تلخی میکشاند. شوهر باید سعی کند بیرون از خانه غذا نخورد و تا میشود بدون همسر به مسافرت یا مهمانی نرود و اگر جایی قرار است برود که دیر میآید، جلسه دارد، مأموریت دارد و... به خانمش بگوید و او را در جریان بگذارد و او را چشم انتظار نگذارد و بالاخره هر دو باید سعی کنند اعتماد یکدیگر را جلب نمایند وبا صداقت و یکرنگی برخورد کنند. (3)
3.الگو داشتن مرد و زن در زندگی
یکی از حالات تربیتی انسان حالت الگوپذیری و همانند سازی است. هر انسانی بر اساس قانون خلقت دارای حسّ پیروی است و به دنبال الگو و مدل برای الگوبرداری در زندگی فردی،خانوادگی و اجتماعی خویش است. زن و شوهر باید برای پویایی و زنده ماندن زندگی خویش به دنبال الگویی مناسب و استاندارد برای اتخاذ روش و منش و تنظیم معادلات زندگی باشند. در فرهنگ شیعه، وجود مفاخر آسمانی و انسانهای کامل معصوم، سرمایه ای بزرگ و معنوی و پشتوانه ای ارزشمند برای الگوبرداری به شمار میروند.مولای متقیان علی(علیه السلام) دربارهی بهترین الگو در راه و رسم الگو طلبان در نهجالبلاغه میفرماید: «به پیامبر پاکیزه و پاک اقتدا کن، که راه و رسم او الگویی است برای الگو طلبان، و مایه فخر و بزرگی است برای کسی که خواهان بزرگواری باشد، و محبوبترین بنده نزد خدا کسی است که از پیامبرش پیروی کند و گام بر جایگاه قدم او نهد.» (4)سعادت یابی و زندگی موفق در پرتو الگو گیری از رسول خدا و ائمه اطهار (علیهم السلام) است. فقدان الگوی مناسب در زندگی زناشویی موجب بسیاری از مشکلات و ناهنجاریهایی میگردد که به راحتی قابل جبران نخواهد بود.
4.حفظ اسرار خانه و زندگی
محیط زندگی باید امن باشد و آنچه درون آن میگذرد، محفوظ بماند. شاید یکی از علل دیوار داشتن خانه در فرهنگ اسلام و حتی سایر فرهنگها همین باشد که نباید هر کسی به درون خانهی دیگران راه یابد؛ به همین دلیل استراق سمع و گوش ایستادن، حرام است و در فقه اسلامی این موضوع مطرح است که اگر کسی از پنجره، پشت بام، دیوار یا ازهر نقطه ای به داخل خانهی کسی نگاه کند، صاحب خانه میتواند او را بزند. از این گونه دستورها، اهمیت حفظ راز درون خانه معلوم میشود و یکی از وظایف زن و شوهر، حفظ اسرار درون خانه است. آنها نباید آنچه در خانهی شأن میگذرد برای دیگران بیان کنند، نه فامیل و نه غیر فامیل. زن و مرد باید حافظ اسرار زندگی خود باشند، زبانشان رها نباشد، سکوت را بر هر چیز مقدّم بدارند و آنچه صلاح نیست دیگران بدانند، به عنوان راز حفظ کنند.امام علی(علیه السلام) میفرمایند: «صَدرُ العَاقِلِ صُندُوقُ سِرِّه»(5)؛«سینهی آدم خردمند، گنجینهی اسرار اوست.» همسر شایسته، رازهای خود را در سینه نگه میدارد و در سینهی دیگران قرار نمیدهد، این خود از بسیاری از ناملایمات جلوگیری میکند. امام علی (علیه السلام( فرمودند: «مَن کَتَمَ سِرِّهُ کانَتِ الخِیَرةُ بِیَدهِ»(6) «هر کس سرّ خود را پنهان کند، همیشه رشتهی زندگی به دست اوست.»امام صادق(علیه السلام(فرمودند: «إِفشاءُ السِّرِّ سُقوطٌ»(7)؛«افشای راز، سقوط زندگی است.»
عدم نگاه قانون مدارانه به زندگی
نگاه به زندگی باید نگاه ایثارمدارانه باشد و هر یک از همسران در مقابل دیگری ایثار را پیشه کند. نگاه به زندگی باید نگاه، از روی عشق و محبت باشد، همان گونه که عاشق در مقابل معشوق خود از همه چیز میگذرد، هر یک از همسران نیز باید دیگری را معشوق خود دانسته و برای معشوق خود، از حقوق خود بگذرد و خدمت به او را عبادتی بداند که پروردگار متعال آن را دوست دارد.
اگر زندگی مشترک را با انحصار قانون گذرانید، به علت انعطاف ناپذیر بودن قانون، زندگی خشک و بی روحی را به همراه خواهید داشت. اگر هم قوانینی وجود دارد و برای زندگی مفید است برای متن زندگی بنابراین از هر گونه زندگی منحصر در قانون خشک بپرهیزید که مشکلات روحی و روانی آن متقابلاً هر دو (زن و مرد) را فرا میگیرد.
درک متقابل یا جایگزینی
یکی از مهمترین اصول در زندگی، درک متقابل است. انجام این اصل نه تنها در زندگی خانوادگی، بلکه در ارتباطات کلیهی افراد جامعه با همدیگر، مفید و مثمر ثمر است. اما معنای این اصل چیست؟ امیرالمؤمنین علی علیه السلام (علیه السلام( علیه السلام در ضمن نامه ای به فرزند خود، این اصل را متذکر شده و میفرماید: «در ارتباطات با دیگران نفس خویش را ملاک و میزان قرار بده، آنچه را برای خود میپسندی برای دیگران نیز بپسند و آنچه را برای خود نمیپسندی برای دیگران نیز نپسند.»(8) و فطرت همهی انسانها یکسان است و در دوست داشتن بعضی امور و احساس نفرت از بعضی دیگر مشترکند. همه انسانها، خوش رفتاری، لبخند، رفتار محبت آمیز و عفو و گذشت و ... را دوست دارند و از ترش رویی و بددهانی و انتقام جویی و... متنفرند. در زندگی اجتماعی، ممکن است بین افراد جامعه تعارضاتی پیش بیاید. اگر در این تعارضات، هر یک از طرفین خود را به جای دیگری بگذارد و ببیند اگر جای او بود دوست داشت چگونه با او رفتار شود، خود به خود بسیاری از مشکلات برطرف میشد.
پای بندی به اصول زناشویی
زن و شوهر باید تا آخر عمر، وفا و تعهّد خود را حفظ کنند. محبت فصلی و زودگذر و عشق ناپایدار نمیتواند نظام خانواده را حفظ کند؛ بلکه تحکیم نظام خانواده، مستلزم وفای زن و شوهر است. همسر خوب، کسی است که تا آخر عمر، با شوهر سازگار باشد. در تلخی و شیرینی، کامیابی و ناکامی، فقر و غنا، ناملایمات و خوشیها و در فراز و نشیبها، همیشه صمیمی و دوست باوفا و غمخوار شوهر باشد؛ چه در دوران جوانی و طراوت و چه در زمان پیری و ملالت، دست از شوهر برندارد و او را تنها نگذارد. همسر ایّوب پیغمبر(علیه السلام( چهل سال با همسر دردمند خود ساخته و تمام سختیهای او را به جان خرید و شریک غمها و غصّههای او بود و از او مانند یک فرشته پرستاری کرد. مرد نیز باید وفاداری خود را نسبت به همسرش حفظ کند و هرگز همسری را که در سختیهای زندگی با او ساخته و مشکلات او را تحمّل کرده و جوانی و نشاط خود را در خانهی او و پای فرزندان گذاشته است، تنها نگذارد. و جوانی که در طراوت جوانی و احیاناً فقر و نداری با هم زندگی را شروع کردهاند باید تا آخر با هم باشند و تمام شرایط راتحمّل کنند و هرگز یکی، دیگری راتنها نگذارد و در پیری نیز چون دوران جوانی غمخوار هم باشند.قرآن کریم مؤمنان را به وفاداری به عهد و پیمان توصیه میکند:«وَالمُوفُون بِعَهدِهِم إذا عاهَدُوا»(9)؛کسانی که به عهد و پیمان خود وفادارند.»«یا أیّها الذین آَمَنوا أَوفُوا بِالعُقُودِ»(10)؛«ای کسانی که ایمان آوردهاید به عهد و پیمانها وفادار باشید.»رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: «اَلمُؤمِنُونَ عِندَ شُرُوطِهِم»(11)؛«افراد باایمان به شرطهای بین خودشان پای بند هستند.»
بنابراین وفاداری به پیمان زناشویی و شروط و مقرّرات آن در موفقیت ازدواج اثرگذار است
عاقبت اندیشی
زن و شوهر باید در زندگی از عقل خویش بهره گیرند و از احساسات در تصمیم گیری استفاده نکنند و به آینده کار بیشتر توجه کنند. و فرجام آن را بررسی نموده تا دچار عقب افتادگی و پشیمانی و سرگردانی در زندگی نشوند. حضرت علی علیه السلام میفرمایند: «داناترین مردم آن است که بیشتر از همه به عاقبت کار بنگرد.»(12)بسیاری از اختلافات و لغزشهای زن و شوهر، معلول، خودخواهی، نپختگی، شتاب زدگی و عدم تدبیر و اندیشه در عاقبت کارهاست. برای اینکه آنها از پیش آمد ناگوار مصون باشند باید عاقبت اندیش باشند تا از سقوط در پرتگاهها در امان بمانند. حضرت علی (علیه السلام)فرمودند: «عقل، مایه دوراندیشی است.» (13) بنابراین بکارگیری عقل در زندگی و بررسی جوانب کار بر اساس مصلحتها انسان را فردی دوراندیش و عاقبت نگر بارمی آورد که میتواند از این طریق بسیاری از مشکلات فرا روی خود را از میان برداشته و به سعادت نائل آید.
پرهیز از بهانه گیری و توقعات بی جا
اولین نکته ای که زن و شوهر باید بدانند این است که آنها ناگزیرند با هم زندگی کنند. هرچند که هر دوی آنها قبل از ازدواج سعی داشتند با فرد ایده آلی ازدواج کنند، ولی چون تابحال چنین همسری در این دنیا خلق نشده، لذا باید هر کدام خود را برای بعضی از صفات غیرقابل قبول و برخلاف انتظار و پاره ای از کمبودها و نواقص آماده کنند و البته به ناچار باید آن را بپذیرند. معمولاً در ماههای اول زندگی که عشق و احساسات شدیدتر است. پس از مدتی به تدریج فرونشسته و جایش را به عقل و واقع بینی میدهد. این جمله به این معنی نیست که در ابتدا عقل و منطقی وجود نداشت، یا پس از آن عشق و احساساتی وجود ندارد، بلکه صفت و روحیهی غالب در این ایام خودبهخود به شکلی که گفتیم تغییر میکند. زن و شوهر درمی یابند که همسرش در فلان مورد ایراد دارد یا روحیهای در اوست که پیش بینی نمیکرد و یا تمایلات و انتظاراتی دارد که نمیتواند خود را با آنها منطبق نماید. و از اینجاست که مقدمهی اولین کشمکشها شروع میشود. (14)واضح است که زن و شوهر در این زمان باید تغییراتی در خلق و خوی فردی خود که درگذشته بدان پایبند بوده، داشته باشد؛ یعنی آنکه روحیات گذشته را به فراموشی سپرده و طبق منش و اخلاق و خواستهی همسر خویش عمل کند. بسیاری از عادتها و روش را میشود تغییر داد، اما تعدادی از این رفتارها و عادتها جزء شخصیت آنهاست و به اصطلاح مستحکم و تثبیت شده و تغییرپذیر نیست و این واقعیت آغاز ماجرایی است که به عنوان عدم توافق و درک یکدیگر در بسیاری از زندگیها وجود دارد. زن و شوهر گاهی به خیال و تصور خود میاندیشند که اگر با فرد دیگری ازدواج میکردند این مشکلاتی که الان در زندگی برایشان بوجود آمده برقرار نبود در حالیکه این نظریه کاملاً غلط و اشتباه است در این صورت چه بسا که اوضاع بدتر هم میشد. براستی که اگر دو فرد کاملاً مطابق خواسته و سلیقهی همدیگر پیدا شوند، باز هم این اشتراک عقیده پایدار نخواهد بود، چون انسان به طور طبیعی در حال تغییر و تحول است. بنابر آنچه گفته شد باید تأکید نماییم که زن و شوهر یکدیگر را آن چنان که هستند بایستی بپذیرند، سعی بیهوده در تغییر یکدیگر، عیب جویی و بهانه گیری و مقایسه از آفات سعادت خانوادگی و برهم زدن آرامش انسان است.
غیرت ورزی در زن و شوهر
غیرت و مردانگی به معنای عام، دفاع از حریم دین خدا و حرمت اولیا و پیامبران و بندگان اوست و به معنای خاص آن دفاع از حریم خانوادهی خود و خویشان و آشنایان از مؤمنین میباشد. غیرت، نشانهی ایمان و صلاح مؤمن است و آدم بی غیرت، منکوس القلب است، یعنی قلب و عقل او وارونه است.
در مسأله زناشویی؛ غیرت مرد این است که هرگز راضی نشود کسی به همسر او خیانت و تجاوز نماید و او به اندازهی نگاه آلوده باشد و این دلیل ایمان اوست، و غیرت زن این است که راضی نشود همسر او با زن دیگری ازدواج کند و این دلیل حسد او محسوب میشود و خداوند کریمتر از آن است که زنها را مبتلا به غیرت کند و به [همین منظور] به مرد اجازهی ازدواج با چهار زن را داده است.
خداوند خود غیور است و هر صاحب غیرتی را دوست میدارد و از غیرت اوست که اعمال خلاف و تجاوز به حریم دیگران را در ظاهر و باطن حرام نموده است.در کتاب وسایل الشیعه آمده است که رسول خداs فرمودند:«الجنّه لیوجد ریحها من مسیرة خمسأه عام و لایجدها...»(15)؛«بوی بهشت از فاصلهی پانصد سال راه به اهل آن میرسد لکن به عاق والدین و آدم بی غیرت و دیّوث نمیرسد، گفته شد یا رسول الله! دیّوث کیست؟ فرمود: کسی که بداند همسرش زنا میدهد و سکوت کند.»
دلجوئی
زن و شور به دلجوییهای یکدیگر نیازمندند، در شکستها، مصائب، بیماریها و در ناامیدیها باید بیشتر به این موضوع توجه شود. زن زمانی که مشاهده کرد شوهرش با اوقات تلخی یا روحی خسته و ناراحت به منزل وارد شد و یا آثار ناراحتی در چهرهاش مشاهده کرد با برخورد خوب و چهره ای باز از او استقبال کند و زمینهی استراحت او را فراهم نماید و در آن ساعت به خصوص به هیچ وجه از مشکلات زندگی ننالد. و در صورت امکان هیچ گونه تقاضایی از او نکند. بعد از استراحت با فراهم نمودن زمینه صحبت، ناراحتی او را بپرسد اگر آمادگی سخن گفتن را ندارد او را رها کند و با اظهار عشق و محبت دلداریش بدهد او به مهربانی و دلجویی همسرش نیازمند است متقابلاً اگر شوهر به منزل آمد و شرائط روحی و روانی همسرش ایده آل نیست و ابتدا با نرمی از او سؤال کند و بعد از شنیدن عوامل ناراحتی او اظهار تأسف کند و طوری وانمود نماید که بیش از خودش اندوهگین است، با اظهار دلسوزی بر زخمهای او مرهم بگذارید و دلداریش بدهد. زن و شوهر در موارد این چنین باید همدیگر را دلجویی کنند و با نیروی صبر و استقامت بر مشکلات احتمالی پیروز شوند. (16)
گوشی نبودن
زن و شوهر باید به بزرگترها ـ به خصوص به پدر و مادر همدیگر ـ احترام بگذارند، حرمت آنان را پاس بدارند و پندهای دلسوزانه و خردمندانه آنان را گوش کنند. بسیاری پدران و مادران با تجربه ای که کوله باری از آموختهها به همراه دارند و میخواهند آن تجربهها را به فرزند دلبند خود منتقل نمایند و دلسوزانه آنان را پند دهند و دستشان را بگیرند و در فراز و نشیب زندگی برای آنان مشاوری امین باشند. البته برخی از پدران و مادران به جای سود، به فرزندان خود زیان میرسانند. گاهی دخالتهای بیجای پدر و مادر یا دیگران، از در و همسایه گرفته تا فامیلهای دور و نزدیک با دلسوزیهای ناشیانه و جاهلانهی خود چه آشیانههایی را که بر هم نمیزنند و چه فتنههایی که برپا نمیکنند و چه فرزندانی را که آواره نمیکنند! وظیفهی زن و شوهر چیست؟ اگر دختر و پسر جوان، عاقل و فهمیده باشند، میتوانند به راحتی پندهای سازنده را از دلسوزیهای جاهلانه و احمقانه تشخیص دهند. در همان حال که باید با تمام وجود به نصایح سازنده و خردمندانهی خردمندان و اهل تجربه و دل سوخته گوش دهند و به آن عمل نمایند، باید از نصایح جاهلانهی خانواده دوری کنند.زن و شوره نباید «گوشی» باشند و هرچه دیگران در ذهن و فکر و گوش آنها میخوانند بر گیرند و ترتیب اثر دهند، بلکه باید با عقل خود بسنجند و تشخیص دهند، آیا سخنی که شنیدهاند به خیر آنهاست یا به زیانشان. به هر حال، بین سخن خیرخواهان عاقل و دلسوزان جاهل که میخواهند بیجا در زندگی افراد دخالت کنند، فرق بگذارند و اجازهی دخالت بی مورد به چنین کسانی ندهند. باید با کمال احترام از کنار سخنان شنیده بگذرند و با شنیدن سخن مغرضان، حسودان و جاهلان، به همسر خود بدبین نشوند؛ زیرا شیطان سربازان خود را از میان آدمیان انتخاب میکند. برخیها چه بسا از روحی حسادت و غرض و دشمنی در لباس دوست درمی آیند تا زندگی دیگران را از هم متلاشی سازند، پس موفقیّت یک ازدواج در گرو توجه به نصایح دلسوزانه و خردمندانه و دوری از دخالت نابجای دیگران است. (17)
فرو نرفتن در آرزوهای رؤیایی
زندگی انسان هر روز ابعاد تازه ای به خود میگیرد و وسیعتر میشود و سختی و مشکلات آن هم افزونتر میگردد. زن و شوهری که از اوائل زندگی مشترک به دنبال آرزوها و رؤیاهای دست نایافتنی میروند ناچارند از مسیر نادرست وارد شوند و بی گمان دچار خطاکاری میشوند. بنابراین هیچ گاه نباید به گمان اینکه پیشرفتها مرهون از دست ندادن فرصتها هستند، زندگی خود را به آرزوها و رؤیاهای غیرقابل دسترس گذراند. حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند: «هر کس آرزویش بیشتر است، کارهایش زشتتر است»(18) همچنین فرمودند: «آرزوی دراز آخرت را از یاد شما میبرد» (19) بسیاری از ناامیدیها، یأسها، سرخوردگیهای زندگی ناشی از فرو رفتن در رؤیاهای دست نایافتنی نیز، اعصاب و روان و فرصتهای زیبای زندگی مشترک را هدر دادن است و آدمی را در پی کارهای ناروا کشاندن است که بجای آنکه به واقعیت بیندیشد به توهمات و خیال پردازی ها مشغول است. حضرت علی(علیه السلام) فرمودند:«چیستی آرزوهای اندک نیز موجب فساد کارها میشود.» (20)
دست زدن به عمل تلافی جویانه ممنوع!
حفظ حرمت زن و شوهر در زندگی از واجبات و ضروریات مسلم یک زندگی مشترک است. اسلام احترام به شخصیت انسان را لازم شمرده و اهانت، تحقیر و تمسخر دیگران را سخت نکوهش نموده و دستور داده است که انسانها حرمت یکدیگر را حفظ کنند. متأسفانه برخی از زن و شوهرها به منظور کاهش ناراحتیها و اضطرابهای خود، از شیوهی نامعقول مقابله به مثل استفاده میکنند.
ازا خلاق ناپسند و زشت است که مثلاً همسر بگوید: حالا تو چنین کردی من هم چنین خواهم کرد. هر یک از همسران نباید صفت مقابله به مثل و تلافی جویی به خود بگیرند. حضرت علی(علیه السلام) میفرماید: «به انتقام سبقت جستن و به مکافات تلافی جویانه دست یازیدن از اخلاق و عادات فرومایگان است.»(21)
برخی از همسران خویشان و بستگان یکدیگر را باعث گرفتاری و شکستهای خود در زندگی میدانند. لذا برای این که خودشان را تسکین بدهند، از روش مقابله به مثل و تلافیجویانه استفاده میکنند که بسیار زشت و ناپسند است و موجبات رنج یکدیگر را فراهم میسازند.
تقویت استعدادهای جنسیتی
خداوند هر یک از زن و مرد را با قوا و استعدادهای خاصی خلق کرده است که هر یک از این استعدادها، وابسته به جنسیت خاص آنها است. زن خصوصیاتی مخصوص خود و مرد هم خصوصیاتی مخصوص خود دارد و هر یک از همسران باید قوای خود را شناخته و آنهارا تقویت کنند. زنی در زندگی موفق است که زنانه فکر کند و زنانه عمل نماید، و مردی در زندگی موفق است که مردانه فکر کند و مردانه عمل نماید. اگر هر یک از این دو، در جایگاه خود قرار گیرند زندگی زیبا و سالمی خواهند داشت. اما اگر بر عکس، هر یک از این دو بخواهند جایگاه دیگری را در اختیار گرفته و بر خلاف فطرت طبیعی خود عمل کنند به طور قطع، با شکست مواجه خواهند شد.مردانی که زنانه فکر میکنند، زنانه با ناز و کرشمه راه میروند، زنانه عمل میکنند و حتی لباس و آرایش زنان را به کار میگیرند و در مقابل، زنانی که مردانه فکر میکنند، مردانه عمل میکنند، مردانه حکم میکنند، مانند مردان در جامعه نترس و بیباکند، در برابر شوهران خود مانند مردان، غیرت ورزی بی جا دارند؛ هر دو دسته در زندگی، با شکست مواجه خواهند شد چرا که در جایگاهی قرار گرفتهاند که متعلق به آنان نیست. (22) به همین دلیل رسول گرامی(صلی الله علیه وآله) فرمودند: «خداوند چند گروه را از بالای عرش خود، مورد لعن و نفرین قرار داده و ملائکه نیز بر این لعن و نفرین، آمین گفتهاند، یکی از آنها کسی است که خدا او را مرد، خلق کرده ولی مانند زنان عمل میکند و دیگری زنی است که خدا او را زن خلق کرده ولی مانند مردان عمل میکند.» (23)
مشکلات زندگی را زیر یک سقف حل کنید
وقتی دو نفر از دو جنس متفاوت و با دو فرهنگ متفاوت زیر یک سقف میروند و زندگی مشترکشان را شروع میکنند، بدون تردید اختلاف نظرهایی پیدا میکنند. این اختلاف نظرها گاه به صورت مشاجره و دعوا ظاهر میشود. دعوا و جر و بحث در زندگی زناشویی اجتناب ناپذیر است، اما دلیل و چگونگی آن و نتیجه ای که از آن حاصل میشود اهمیت دارد. گاه ممکن است با یک بحث، افراد به اشتباه خود پی ببرند یا بیشتر از همسر خود دور شوند امّا گاهی زندگی زناشویی دستخوش دعواهای پی در پی زن و شوهر میشود و شیرینی خود را از دست میدهد. ندانستن این که چگونه با همسر خود آشتی کنیم نیز باعث میشود که قهرهای ما طولانی شود و این وقفه در ارتباط، به زندگی زناشویی لطمه وارد کند. برای این که زندگیمان پر از این دعواها نشود، باید با اندیشهی صحیح آن را حل کرد و البته آنچه که بسیار حایز اهمیّت است اینکه مشکلاتی را که باعث ایجاد دعواها بین زن و شوهر میشود را حتماً [خودتان حل کنید و نگذارید کار به بزرگترها کشیده شود و اگر دیگر قابل اصلاح نبود آن وقت به کسانی که مورد اطمینان و اعتماد شما هستند مراجعه کنید.
زیبایی و آراستگی ظاهری
از وظایفی که اسلام بر دوش هر فرد مسلمانی قرار داده است رعایت آراستگی ظاهری، عطر زدن، لباس خوب پوشیدن و نظافت داشتن است. به خصوص در خانواده این مسائل تأکید افزونتری به خود میگیرد که هر کدام از زن و شوهر باید نسبت به همدیگر مقیّد به رعایت آن باشند. البته این مواردی که نام برده شد برای زن باید در محیط خانه صورت گیرد؛ به طوری که جلوی مردانِ نامَحرم و حتی فرزندان پسر خود نیز باید احتیاط و حیاء را رعایت بنماید و این مسئله آراستن به سن زن ارتباطی ندارد. زنِ شوهردار باید در هر حال خود را زیبا و با طراوت نگه دارد. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمودند: «ِمن اخلاقِ الأنبیاءِ و التَّنظیفُ»(24)؛«پاکیزگی از اخلاق انبیاء است.» همچنین آن حضرت(صلی الله علیه وآله) فرمودند:«إنَّ الإسلامَ نَظیفٌ فَتَنَظَّفُوا فإنّهُ لایَدخُلُ الجَنَّةَ إلاّ نظیفٌ»(25)؛««اسلام پاکیزه است پس خود را پاکیزه کنید؛ زیرا فقط پاکیزگان به بهشت خواهند رفت»همان طور که در اسلام بر زیبائی زن و زینت کردن او در خانه تأکید فراوان شده است همان طور برای مرد نیز تأکید شده که آراستگی و بوی خوش داشته باشد. نقل شده که هزینهی عطر رسول اکرم(صلی الله علیه و آ له) بیش از خوراک او بود آن حضرت خود را با مشک خوشبو میکرد چندان که مشک بر فرق سرش برق میزد. (26) آن حضرت آن قدر خوشبو بود که هر جا عبور میکرد تا سه روز بوی خوشش از آنجا به مشام میرسید.(27)امام صادق (علیه السلام)فرمودند: پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله) به علی(علیه السلام) فرمودند: یا علی! یک درهم برای خضاب خرج کردن بهتر از هزار درهم برای خدا و در غیر خضاب صرف کردن است.(28)امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «پیامبر در آیینه نگاه میکرد و موهای سرش را منظم مینمود و شانه میزد و گاهی در آب نگاه میکرد و موهایش را مرتب میکرد و این کار را برای بیرون رفتن از منزل انجام میداد.» (29)
خودداری از منت و سرزنش
در بعضی از خانوادهها دیده میشود که زن یا شوهری به خاطر خدمتی که به همسر کرده او را مورد سرزنش و منت قرار میدهد. انسانی که مورد سرزنش واقع میشود در خود احساس خواری و سرشکستگی میکند چون میپندارد که برای او احترام و ارزشی قایل نشدهاند. اصولاً وقتی خدمتی برای همدیگر انجام میدهید نبایستی با منت گذاشتن توأم باشد. البته خدمت و کار ارزشمند انجام دادن جزئی از وظایف اخلاقی زن و شوهر نسبت به یکدیگر است و نبایستی با منت از ارزش و منزلت آن کاسته شود توقع و انتظار همسر از شریک زندگی خود بالاتر از آن است که خدماتش را به رخ او بکشد. خدمت کردن به همسر هنگامی نشانهی احترام و ارزش قائل شدن به اوست که به سرزنش آلوده نشود. اعتماد و درک کردن، محبت و حامی یکدیگر بودن و کمک به همسر حاکی از سعادتمندی زن و شوهر است. سرزنش و منت کاری از پیش نمیبرد و بلکه از ارزش کار میکاهد. حمایت از همسر، به سخنان او گوش فرا دادن، اسباب شادمانی او را به روشهای گوناگون فراهم نمودن نشانههایی از احترام متقابل است که نبایستی به سرزنش و منت منجر شود. چون نه تنها اثرات خود را از دست میدهد بلکه نوعی بی احترامی به همسر به شمار میرود. (30)
داشتن روحیهی قدردانی از همدیگر
از جمله مسائل عاطفی و گرمی و نشاط کانون خانواده، آن است که در زن و شوهر روحیهی قدردانی به وجود آید. قدردانی از نظر اخلاقی لازم و از نظر روانی شادی بخش و از نشانه های بارز احترام زن و شوهر به یکدیگر محسوب میشود.
قدردانی مظاهر مختلفی دارد. مثلاً هنگامی که مرد وارد خانه میشود، از پاکیزگی و آراستن خانه تشکر نماید. زن هم چنانچه شوهر به علت خستگی یا بیحوصلگی از او تشکر نکرد، خستگی او را در نظر بگیرد و از آمدن شوهرش به خانه با روی بازو گفتن خسته نباشی استقبال کند. با دلجویی و قدرشناسی و سپاس گذاری از زحمات همدیگر زندگی را باید به کانون گرم و باصفا تبدیل کرد.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:«بهترین زنهای شما زنی است که وقتی شوهرش چیزی آورد سپاس گذاری کند و اگر نیاورد راضی باشد.»(31)
پرهیز از شوخیهای نابجا
همسران باید از شوخیهای نابجا پرهیز نمایند. ولی شوخی در حدّ بسیار کم و بدون فعل حرام، بد نیست. و چه بسا گاهی بسیار مطلوب نیز هست و باعث شادی و فرح در زندگی میگردد. ولی اگر شوخی زیاد و همراه با کلمات رکیک و بیادبانه باشد یا در آن دروغ و غیبت و تحقیر همدیگر یا مسلمانی باشد، حرام است و زیانهای اجتماعی و اخلاقی را در پی خواهد داشت. حضرت علی(علیه السلام) دربارهی افراط در شوخی کردن میفرماید: «زیاده روی در شوخی کردن، حماقت است.» (32) و نیز فرمود: «آفت هیبت آدمی، شوخی است.»(33) و در روایت دیگری فرمودند: «شوخی را رها کن که کینه و دشمنی را بارور میکند.»(34) «روزی امیرالمؤمنین(علیه السلام) به شخصی برخورد که سخنان زیاد و بیهوده میگفت. حضرت نزدش توقف کرد و فرمود:
«تو سخنانت را به دو فرشتهی محافظ خود املا میکنی و آنان نیز گفته های تو را نوشته، به پروردگارت عرضه میکنند. بنابراین، سخنی بگو که به کارت آید و از بیهوده گویی بپرهیز.» (35)
پرهیز از دوستیهای آلوده
همسران باید از دوستی با افراد آلوده و فاسق پرهیز کنند. گرچه یکی از نیازهایی که در تمام مراحل زندگی انسان مطرح است، دوستی و ارتباط دوستانه با افراد هست. اما باید بدانیم هر فردی لایق دوستی نیست. افراد فاسق و آلوده را به عنوان دوست انتخاب نکنید و وارد جریان زندگیتان ننمایید. چون شما را به واسطه دوستی با آنها میشناسند. رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) بپرهیز از همنشینی با افراد بد، زیرا تو، به وسیلهی او شناخته میشوی.» (36)همچنین امام صادق(علیه السلام) فرمود: «با تبهکاران همنشین مشو، مبادا عمل بد او در تو تأثیر گذارد.»(37) و نیز شخصی از حضرت علی(علیه السلام) پرسید: بدترین دوست چه کسی است؟ حضرت در پاسخ فرمود: کسی که معصیت و گناه را در نظر انسان زیبا جلوه دهد.» (38)
احترام به استقلال یکدیگر
استفاده از لباس حد و مرز و قاعده ای دارد. از جملهی این حد و مرز آن است که کسی لباس دیگری را میپوشد. به همان ترتیب زن و شوهر علی رغم زندگی مشترک، یک سلسله امور غیر اشتراکی هم دارند که باید استقلال آنها حفظ شود. مرد در امور خانه نباید در کار زن دخالت کند. در هر حال هیچ زنی پیدا نمیشود که به زندگی خودش ضرر و زیانی برساند. در صورت لزوم باید او را راهنمایی کرد. همان طور هم زن نباید در کار و شغل شوهر دخالتی کند یا برای کار و وقت و اشتغال او تعیین تکلیف نماید. در هر حال هیچ مردی هم پیدا نمیشود که بر خلاف مصلحت زندگی کاری انجام دهد. (39)
اعتراف به جهل
امام علی علیه السلام (علیه السلام) میفرماید: «غایَةُ العَقلِ أَلاِعترافُ بِالجَهلِ» (40)؛«نهایت کمال عقل در اعتراف به نادانی است.»
جز معصومین (علیهم السلام) کسی را نمیتوان یافت که بی نقص و خطا باشد و انجام خطا و ندانم کاری ازهر کسی ممکن است سر بزند. نادانیهای افراد معمولاً کار دست آنان میدهد و بر اثر جهل ممکن است کاری انجام دهند و برخوردی کنند یا تصمیمی بگیرند که درست نباشد و پس از انجامش به اشتباه خود پی ببرند و پشیمان شوند.ممکن است بر اثر جهل، قضاوت بیجایی کنند یا سخنی گویند که شخصی را برنجانند یا حتی کاری کنند که خسارت جبران اشتباهات جاهلانه، درس گرفتن و تجربه اندوختن است تا دوباره تکرار نکند و دیگر اینکه روی اشتباه خود پافشاری نکند و به جهل و نادانی خود اعتراف نماید و به عبارت دیگر، بپذیرد که اشتباه کرده و قبول کند که نباید چنین کاری انجام میداده است. اعتراف به خطا، اعتراف به جهل و اعتراف به اینکه ندانسته، بهترین راه جبران است که هم غرور او را میشکند، هم رنجش خاطر دیگران را کمتر میکند و هم در صدد اصلاح و جبران برمی آید و سعی میکند از این پس دقت بیشتری کند. لج بازی، یک دنده بودن و روی جهل و اشتباه خود پافشاری کردن، انسان را به جایی نمیرساند. پس بهتر است اگر در زندگی اشتباهی مرتکب شدند، بدون پافشاری اعتراف کنند و در صدد اصلاح برآیند.
مشورت در امور زندگی
مشورت در زندگی دارای جایگاه ویژه ای است اصولاً زن و شوهری که کارهای زندگی را با مشورت و صلاح اندیشی یکدیگر انجام میدهند، کمتر گرفتار لغزش میشوند. مشورت با زن، باعث میشود که او احساس کند که در واقع برای او شخصیت ویژهای قایلاید و در افزایش محبت در روابط زناشویی بسیار مفید است. خدای سبحان در قرآن، پیامبرش را به انجام مشورت توصیه میکند: «وَ شاوِرهُم فی الأمر»(41) یعنی در کارهایت مشورت کن. و نیز رسول خدا(صلی الله علیه وآله )فرمودند: «هیچ مردی با کسی مشورت نمیکند مگر آن که به سوی رشد هدایت شود.»اسلام میگوید: در اموری که مربوط به زنان است؛ از جمله امور خانه داری، تربیت فرزندان و امور مربوط به دخترانشان مشورت کنید. چون انسان را به سوی رشد، هدایت میکند. اما اموری که مربوط به زنان نیست با آنها مشورت نکنید مگر این که زن در امر مورد نظر عقل و تجربه کافی داشته باشد.(42)
نیکو صدا زدن یکدیگر
زن و مرد باید همدیگر را با نام یا القابی که باعث تألیف قلوب میشود، صدا بزنند و از الفاظ رکیک و زشت اجتناب ورزند. صدا زدن زن و مرد به اسم تنها، توهین آمیز است و آن صفا و گرمی محبت را از بین میبرد. برای آنکه تنور عشق و محبت در زندگی شعلهور باشد زن و مرد باید همدیگر را به الفاظ شیرین و دوست داشتنی و مورد علاقه طرف مقابل، صدا بزنند. مرد در خلوت، همسر خود را با ظریفترین و لطیفترین الفاظ مثل عزیزم، دلبرم، ولی نعمتم و... صدا کند به طوری که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) s همسری جوان داشت او را حمیرا (گل سرخ) مینامید.(43) سه چیز است که دوستی مسلمانان را با مسلمان دیگر، صاف و خالص کند: الف) هنگامی که او را ملاقات میکند با خوشرویی با وی برخورد نماید. ب) زمانی که خواست کنار او بنشیند، برایش جا باز کند ج) به بهترین نامی که دوست دارد، او را صدا زند. (44)نکته ای که این جا بسیار مهم است آن که، صدا زدن یکدیگر را به نامی که محبوب آنهاست ایجاد محبت میکند و آرامش خاص به زندگی میدهد و نیازهای روحی و جسمی را برطرف میکند.
محبت و عشق متقابل
عشق و محبت به یکدیگر، جزء جدایی ناپذیر زندگی و از شروط اساسی دوام و بقای کانون گرم خانواده است. زن نباید معشوقی جز شوهر و محبوبی جز او داشته باشد. باید تمام وجودش سرشار از محبت به شوهر باشد و بداند که زیر آسمان کبود، مهربانتر از شوهر وجود ندارد و بسیار به او محبّت کند که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: «اگر قرار بود به کسی اجازه دهم که برای کسی جز خدا سجده کند، به زنان میگفتم که بر شوهران خود سجده کند.»(45)مرد نیز باید به همسر خویش عشق بورزد، او را با تمام وجود دوست داشته باشد و به او بگوید که تو را دوست دارم که این جمله هرگز از دلش بیرون نخواهد رفت. آری! عشق و محبت زن و مرد به یکدیگر و از غیر همسر چشم بستری و به کسی دیگر توجه نکردن، موجب آسان شدن سختیها و شیرین شدن تلخیهاست. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرموده است: «کُلَّما ازدادَ العَبدُ ایماناً اِزدادَ حُبّاً للنِّساءِ»(46) هر چه ایمان مرد بیشتر شود، محبتش به همسرش بیشتر میگردد.همراه دوستی خدا، دوستی و علاقه به همسر نیز باید افزون گردد و مرد باید همسرش را برای خدا، دوست داشته باشد. امام باقر(علیه السلام) فرمود: «مَنِ اتَّخَذَ امرَأَةً فَلُیکرِمها فَإِنّما امرَئَةُ اَحَدِکُم لُعبَةٌ فَمَن اتَّخَذَها فَلایُضَیِّعها» (47)؛«هر کس همسری انتخاب کرد، او را احترام نماید؛ زیرا زن شما وسیلهی دلگرمی شما است، پس او را ضایع و تباه نسازید.»رسول خداs(صلی الله علیه وآله) فرمود: «حُبِّبَ إلَیَّ مِنَ الدُّنیا النِّساءُ و الطِّیبُ»(48)؛ «از دنیا دو چیز مورد توجه من است زنان و بوی خوش» همچنین آن حضرت فرموده است: زن در زندگی نیازمند رعایت سه چیز است: از جمله: اِظهارُ العِشقِ لَهُ بالخَلابَةِ وَ الهَیبَةِ الحَسَنَةِ لَها فی عَینِهِ»(49)؛«زن باید به شوهرش اظهار عشق و محبت کند و با شیرین زبانی و عشق بازی و آراستگی، خود را در چشم او زیبا و دلربا گرداند.»شوهر نیز نیازمند رعایت سه چیز است؛ از جمله: به دست آوردن دل زن و محبّت و دلدادگی به او، آن گونه که قلب و جان همسر خود را تسخیر کند و در اختیار محبت خود گیرد. عشق و محبت را بایدبه اثبات رسانید؛ اگرچه با لقمه در دهان طرف مقابل گذاشتن باشد. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) میفرماید: «انَّ الرّجُلَ لَیُوءجَرُ فی زفعِ اللّقمَةِ إلی فی اِمرَئَتِهِ» (50)؛«مرد با گذاشتن لقمه در دهان همسرش مأجور میشود.»بنابراین از احادیث استفاده میشود که زندگی مشترک باید از عشق و محبّت سرشار باشد و زن و شوهر، دو یار، دو غمخوار و دو دوست باشند. منارعه، مجادله، مشاجره، بگو مگو و... خواست شیطان است. محبت و عشق و دوستی، دستور خداست و این دوستی، دستور خداست و این دوستی را باید به هر شکل ممکن بروز دهند و از هر نوع عشوه گری و عشق بازی نسبت به یکدیگر دریغ نکنند. بر زبان آوردن جمله های عاشقانه، مانند: دوستت دارم، فدایت شوم، میمیرم برایت، یک موی تو را به دیگران نمیدهم و... در استحکام اساس خانواده سودمند است. همچنین باید ازهر گونه رفتار یا گفتار ناراحت کننده که عامل سردی زندگی است، خودداری شود.
درک مسئولیتهای دینی و اجتماعی یکدیگر
مرد خانه علاوه بر مسئولیت در برابر همسر و فرزندان، مسئولیتی هم در برابر خدا و مردم جامعهی خود دارد.خانمها اجازه دهند که آقایان ساعتی از وقتشان را برای خدمات اجتماعی و مذهبی صرف کنند و قدری از داراییهایشان را صرف کارهای خیر نمایند. و قدمی برای کار خیر بردارند. خانمها میتوانند شوهرشان را تشویق و آنها را در جهت کارهای خیر و خدمت کردن هدایت نمایند. زن،مرتب اعتراض و سرزنش نکند که چرا به فرزندان و زندگیت نمیرسی دنبال کارهای دینی و اجتماعی میروی. به آقایان توصیه میشود که به خانمها اجازه دهند علاوه بر کارهای خانه و رسیدگی به فرزندان، در فعالیتهای اجتماعی و مذهبی حضور داشته باشند. و در جلسات و محافل مذهبی شرکت کنند تا سطح آگاهیهای دینی و مذهبی خودشان را بالا ببرند و دست آنها را باز بگذارند تا برای حل مشکل مستمندان و گرفتاریهای جامعه، پنهان و آشکار قدمی بردارند که در این تجارت هرگز زن و مرد زیان نخواهند دید. این نکته را توجه کنید که؛ رعایت مسئولیتهای دینی و اجتماعی،محیطی مناسب و مساعد برای رشد و پرورش و پیشرفت فرزندان و زمینه سعادت آنان را در دنیا و آخرت فراهم میکند.
پرهیز از نگاه بد به نامحرم
زن و شوهر باید مواظب باشند که نگاه های خود را آلوده نسازند؛ منظور از نگاه که به عنوان آسیب شناسی از آن بحث میشود و در روایات آمده است، نگاه نامشروع و آمیخته به شهوت است که انسان چه مرد و چه زن میتواند بدان مبتلا شود. انسان باید بکوشد تا نگاه خود را در مهار دل قرار دهد، نه دل را اسیر نگاه. در جایی از کتاب مقدس مسیحیان آمده است که حضرت مسیح علیه السلام به یاران خود فرمود: «شنیدهاید که گفته شده است زنا نکن؛ اما من به شما میگویم: هرگاه مردی از روی شهوت به زنی نگاه کرد، با او زنا کرده است. پس اگر چشم راست تو باعث گمراهی تو میشود، آن را بیرون آور و دور انداز؛ زیرا بهتر است که عضوی از بدن خود را از دست بدهی، تا این که به تمام بدن به جهنم افتاده باشی.»(51)در روایتی از حضرت یحیی(علیه السلام) آمده است که فرمود: «الموتُ أحَبُّ إلَیَّ مِن نَظرَةٍ لِغَیرِ واجبٍ»(52)؛«مرگ برای من دوست داشتنیتر از نگاه های غیرضروری است.»پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) میفرماید: «مَن مَلَأَ عَینَیه مِن اِمرَأَةِ حَراماً، حَشاهُما الله عزّوجل یَومُ القیامَةِ بِمَسامیرَ مِن نارٍ، وَ حَشاهُما ناراً حتّی یَقضِ بَین النّاسِ ثُمَّ یُؤمَرُ بِهِ إلیَ النّار»(53)؛«کسی که چشمانش را از نگاه به نامحرم پر سازد، خداوند روز قیامت چشمان وی را از میخهای آتشین پر میکند و پر از آتش سازد تا بین مردم حکم کند. سپس امر میشود که به سوی آتش درآید.»
همچنین حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: «عَمیَ البَصَر، خیرٌ مِن کثیرِ النَّظَرِ»؛«کوری چشم بهتر از چشم چرانی است»(54)
بنابراین آنچه که از روایات به دست میآید آن است که هر گونه نگاه آلوده به نامحرم باعث میشود که انسان خسران دنیا و آخرت را به همراه خویش آورد و زندگی زناشویی خود را تلخ و طاقت فرسا و مشکل سازد به این علت چشم پوشی از غیر همسر واجب است و هر زن و شوهری که به نامحرم خیره شوند دیگر لذتی را که باید از همسر خویش ببرند، از دست میدهند و کم کم این باعث جدایی از همدیگر خواهد شد.
پرهیز از قهر کردن
آغاز شکاف در زندگی زناشویی، با قهر کردن زن یا مرد شروع شده و باعث بروز ناراحتیها و اختلاف و سلب اعتماد و اطمینان نسبت به یکدیگر میشود. بعضی از اشخاص با قهر کردن میخواهند حرف خود را به کرسی بنشانند و طرف مقابل را متقاعد کنند که خواستههای او را برآورده سازد و این بسیار خطرناک است و چه بسا باعث متلاشی شدن خانواده میشود و این کار علاوه بر این که در روحیه همدیگر تأثیر نامطلوبی میگذارد و در فرزندان نیز اثر سوئی خواهد داشت. در زندگی مشترک زناشویی گاهی اوقات مسایل پیش میآید که سبب تنش بین زن و شوهر میشود در چنین مواقعی بهتر راه عفو و اغماض است تا از بروز ناراحتی در زندگی جلوگیری کند.حضرت علی (علیه السلام)میفرماید: «از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) شنیدم که فرمود: هر زنی با شوهر خود به ناحق قهر کند در روز قیامت با فرعون و قارون در آخرین، طبقه آتش جهنم محشور میشود، مگر آن که توبه کند و برگردد.» (55)
نتیجه
از خوشبختی انسانها آن است که همسری شایسته و صالح داشته باشند که بدون دغدغه به زندگی مشترک خویش ادامه دهند حال مرد و زن با انجام یک سری اعمال و وظایفی که نسبت به هم دارند میتوانند پایه های زندگی را مستحکم یا برعکس سست کرده تا جایی که قادر به ادامه زندگی نیستند. بنابراین اهمیت والای وظایف و حقوق زن و شوهر نسبت به همدیگر به استحکام و یا سستی خانواده میانجامد. پس هر چه قدر به این وظایف مشترک اهمیت داده شود و سرمایه گذاری گردد، رنج کمتری را هر دو متحمل میشوند و نشاط و شادابی را در زندگی مشترک به همراه خواهند داشت.
پينوشتها:
1. نهج البلاغه، خطبه 176.
2. نهج البلاغه، خطبه 20.
3. ازدواج موفق، رحیمی، عباس، ص 54 و 55.
4. هنر همسرداری، ص 197.
5. بحارالانوار، ج72، ص 71.
6. بحارالانوار، ج75، ص 229.
7. کافی، ج8، ص 152.
8. نهج البلاغه، نامه 31.
9. سوره بقره، آیه 177.
10. سوره مائده، آیه 1.
11. وسائل الشیعه، ج21، ص 276.
12. تصنیف الغرر، ص 52.
13. میزان الحکمه، ذیل مادهی عقل.
14. بهداشت روانی ازدواج و همسرداری، ص 197.
15. آیین همسرداری و آداب زندگی در اسلام، ص 123.
16. هنر همسرداری، ص 237.
17. ازدواج موفق، ص 43 و 44.
18. غررالحکم، ص 312.
19. نهج البلاغه، ص 83.
20. غررالحکم، ص 313.
21. غررالحکم، ص 314.
22. یک قدم تا خوشبختی، ص175.
23. مستدرک الوسائل، ج13، ص 203.
24. مستدرک الوسائل، ج14، ص 294.
25. میزان الحکمه، ج10ف ص 93.
26. مکارم الاخلاق، ص 33.
27. همان، ص 34.
28. ترجمه مکارم الاخلاق، ج1، ص 147.
29. سنن النبی، ص 316.
30. بهداشت روانی ازدواج، ص 206.
31. بحارالانوار، ج103ف ص 239.
32. غررالحکم، ج2، ص 425.
33. همان.
34. همان.
35. هنر همسرداری، ص 250.
36. نهج الفصاحه، ح 1012.
37. بحارالانوار ، ج74، ص 191.
38. بحارالانوار، ج77، ص 379.
39. بهداشت روانی ازدواج و همسرداری، ص 232.
40. غررالحکم، ص 52.
41. سوره آل عمران، آیه 159.
42. هنر همسرداری، ص 225.
43. هنر همسرداری، ص 201.
44. اصول کافی، ج2، ص 643.
45. وسائل الشیعه، ج6ف ص 386.
46. مستدرک، ج14، ص 157.
47. بحارالانوار، ج100، ص 224.
48. وسائل الشیعه، ج2، ص 143.
49. بحارالانوار، ج75، ص237.
50.
51. نگاه پاک، ص 23.
52. همان.
53. عقاب الأعمال، ص 662.
54. بحارالانوار، ج77، ص 284.
55. مکارم الأخلاق، ص 198.
منابع و مآخذ
1. قرآن کریم
2.نهج البلاغه.
3.بحارالانوار، مجلسی، محمدباقر، نشر الوفاء، چاپ بیروت، سال 1403ق.
4.مستدرک الوسائل نوری، حسین بن محمد تقی ،نشر موسسه آل البیت ،چاپ اول ،سال ، 1408 ق
5.کافی، ابوجعفر، محمد بن یعقوب بن اسحاق، نشر دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ سوم، 1388 ه.
6.وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، نشر آل البیت، چاپ قم، سال 1409 ق.
7.غررالحکم تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد،نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم،چاپ اول، 1386 ش
8.ازدواج موفق، رحیمی، عباس، نشر جمال، چاپ ششم، سال 1390ش.
9.ازدواج و بهداشت روان، قاضی، فاطمه، نشر شهاب الدین، چاپ چهارم، سال 1390ش.
10.هنرهمسرداری، صدری مازندرانی، حسن، نشر مشهور، چاپ چهارم، سال 1386.
11.یک قدم تا خوشبختی، بصیرت، رضا، نشر مؤسسه فرهنگی و پژوهشی امام امیرالمؤمنین (علیه السلام)، چاپ دوم، سال 1389ش.
12.آیین همسرداری و آداب زندگی در اسلام، حسینی بهارانچی، سیدمحمّد، نشر عطرعترت، چاپ اول، سال 1385ش.
13.بهداشت روانی، ازدواج و همسرداری، حسینی، احمد، نشر مفید، چاپ اول، سال 1380ش.
14.نگاه پاک، کمال وحدت، یاسین، نشر بوستان، کتاب قم، چاپ دوم، سال 1388ش.
15.آیین همسرداری، حسینی کازرونی، شهناز، نشر ارمغان، چاپ دوم، سال 1381ش.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}